یک دقیقه
1) صبح ، فسقل بچه آمده توی آشپزخانه و می گوید : " مامان ! یه دقه بیا " 2) شب بابایش دارد از خانه بیرون می رود . می گوید : " بابا ! نئو ، یه دقه بیا " 3) پیشی را در خیابان دیده ، می گوید : " پیشی ! یه دقه بیا " 4) با پسر داییش ماشین بازی می کند . می خواهد که توی کامیون پسر دایی بنشیند که پسردایی مانع می شود . می گوید " یه دقه بشینم " * " چیزی بین دقه و دگه می گوید ."
نویسنده :
مامان فسقل بچه
17:32